Jump to content
منتدى البحرين اليوم

حقايق الدين


Recommended Posts

بسم الله الرحمن الرحيم

 

 

مقاله زير با توجه به سوال يكي از دوستان در سايت پرشين تاك نوشته شده است كه انشاءالله پاسخگو خواهد بود:

 

 

 

خداوند متعال در طولاني ترين آيه ي قرآن كه به آيه مداينه (بدهكاري و بستانكاري) مشهور است در يك امر ارشادي درباره يادداشت بدهي ها و به كارگيري احتياط و محكم كاري در سوره بقره آيه 282 مي فرمايد: ”و دو شاهد از مردانتان را به شهادت فراخوانيد، چنانچه دو مرد نبودند، مردي را با دو زن از ميان گواهاني كه از عدالت آنان رضايتمند هستيد گواه بگيريد، تا چنانچه يكي از آن دو زن فراموش كرد زن ديگري وي را يادآوري كند و چون گواهان احضار شوند نبايد خودداري كنند“

 

چنانكه مي بينيم در اين آيه شهادت دو زن در معاملات برابر شهادت يك مرد است، همچنين جمهور فقها تاكيد ورزيده اند كه شهادت زن در حد و قصاص پذيرفته نيست.

 

اقرار به چنين تفاوت هايي هيچ وقت به معناي كاستن از حقوق انساني يا كرامت و حرمت زن نيست زيرا زنان بنابر فطرت و ويژگيهاي خاص خود به ندرت به امور مالي و داد و ستد مشغول مي شوند، بنابراين اهتمام و حفظ امور معاملاتي براي آنان از اهميت چنداني برخوردار نيست، همانطور كه در جنبه هاي مخصوص به زنان، مردان با ضعف مواجه مي شوند...زنان معمولا به كارهاي سازگار و موافق سرشت خود مي پردازند.زنان همواره به اموري اهتمام مي ورزند كه موافق سرشت و مناسب عاطفه و احساسات زنانه ي آنان است.بنابراين ذهن و خاطره ي آنان در مسائل مربوط به كارهاي مردانه و از جمله ريزه كاري هاي خستگي آور معاملاتي و بازار قاصر است و خداوند طلبكاران و بدهكاران را راهنماي مي كند تا براي محكم كاري دو مرد حاضر در بازار معاملات يا دو زن و يك مرد را گواه بگيرند و قرآن به تعليل و توجيه مي پردازد.چنانكه يكي از آن ها فراموش كرد ديگري به او يادآوري نمايد.

 

شهيد سيد قطب در تفسير اين آيه مي فرمايد: حتما بايد دو گواه بر عقد قرارداد حاضر آيند. از ميان گواهاني باشند كه از آنان رضايت و اطمينان داريد. رضايت و خشنودي نيز دو معني را در بر دارد: اول اينكه دو گواه در ميان مردان دادگر و مورد رضايت باشند. دوم اينكه طرفين قرار داد به گواهي آن دو نفر راضي باشند. اما چه بسا به علت شرايط خاصي، پيدا كردن دو شاهد دشوار باشد، در اينجا قانونگذار به كمك مي شتابد و كار را آسان ساخته و زنان را به گواهي مي طلبد.اسلام بدان علت مردان را براي گواهي مي خواند كه آنان در جامعه راستين اسلامي، برابر عرف و عادت كار تجارت و ديگر كارهاي طاقت فرسا را در دست ميگيرند و از سوي ديگر در جامعه ي واقعي اسلامي زن نياز به كار كردن براي امرار معاش و گذراندن زندگي ندارد، او محتاج به كار كردن براي لقمه چيدن نيست تا به خصوصيات مادري و زنانگي خود پشت پا زند و به وظيفه و مسئوليت اصلي خود كه در قبال گران بهاترين پشتوانه هاي انساني يعني نوباوگاني كه نمودار نسل آينده اند بر عهده دارد، ستم كند و در برابر لقمه هاي ناچيز يا پول هاي اندكي كه از كار فرا چنگ مي اورد به كودكان كه بزرگ مردان و بزرگ زنان آينده اند خيانت نمايد.

 

چنانكه در جامعه بدشگون و از هم گسيخته اي كه امروز در ان به سر مي بريم وضعيت زن چنين است و مجبور است به اين كار ناهنجار تن دهد...پس اگر دو مرد يافته نشد، يك مرد و دو زن به گواهي خواسته شوند...اما دو زن چرا؟!

 

نص قرآني به ما اجازه نمي دهد كه دست به دامان حدس و گمان شويم. چرا كه در جولانگاه قانون گذاري هر نصي مشخص و علت يابي شده است: تا چنانچه يكي از آن دو زن فراموش كرد زن ديگر وي را يادآوري كند

 

سرگشتگي در اينجا اسباب و علل زيادي دارد..گاهي از آگاهي اندك زن نسبت به موضوع معامله سرچشمه مي گيرد و زن را بر آن مي دارد كه نتواند همه ي ريزه كاريها و شرايط معامله را به خاطر بسپارد.بر اين اساس است كه موضوضع نزد او آنگونه روشن جلوه گر نمي شود كه به هنگام اقتضا قابل اعتماد بوده و انتظار گواهي دقيقي از حافظه ي او درباره موضوع داشت.لذا ديگري به كمك او مي شتابد و همه ي شرايط و ظروف را با همكاري يكديگر يادآوري كرده و متذكر مي شوند...گاهي نيز اين سرگشتگي از سرشت انفعال پذير زن سرچشمه ميگيرد، زيرا وظيفه مادرانه، بيولوژي جسمي و سرشت فطري، حتما لازمه ي تاثير متقابل رواني در اوست و اين سرشت مقتضي ان است كه زن در بابر خواسته هاي فرزندش سخت به شور آيد و از نظر وجداني و غريزي متاثر و منفعل شود و با سرعت و نشاط پاسخگوي نيازهاي جگرگوشه اش باشد و در اين شور دورن و شتاب بيرون به انديشيدن و به خاطر سپردن ريزه كاري هاي تجاري دست نيازد...اين هم نشانه فضل و كرم خدا به زن و فرزند و جامعه است...چنين سرشتي تجزيه ناپذير است، زيرا زن شخصيت يگانه اي است و در صورت سلامتي و شرايط طبيعي اين قالب اوست و حال آنكه گواهي بر قرارداد در چنين معاملاتي به وارستگي زيادي از انفعال نياز دارد و بايد به هنگام وقايع و رخداد ها از تاثيرات و اشارت بسي خويشتن دار و خلل ناپذير بود و پايندگي و پايداري فراواني داشت.بودن دو زن در كار گواهي ضمانتي است بر اينكه اگر بر اثر انفعال و متاثر شدن يكي از آن دو از حقيقت انحرافي پيدا كرد، ديگري او را يادآوري نمايد و وي آن را به خاطر اورد و متذكر شود و به اصل وقايع و رخدادها بازگشت كند و به راستاي حقيقت امر برگردد.(تفسير في ظلال قرآن،ج2،ص 166)

 

به علت دوري زنان از فضاي خشونت و زد و خورد و زمينه ي جنايت هاي انساني، دشمني و كينه توزي و بازي با جان و مال و شرف و نفرت آنان از صحنه هاي جرم و جنايت، بسياري از فقها شهادت زنان را در حدود و قصاص روا نداشته اند.اغلب اوقات زني كه اين جنايت ها را مشاهده مي كند به محض مشاهده چشمان خود را از صحنه منحرف كرده و همراه با داد و فغان و فريادهاي زنانه پا به فرا مي گذارد و سخت مي تواند با دقت و وضوح ماجرا را تعريف كند زيرا اعصاب و عاطفه ي زن توان تحمل اينگونه صحنه ها و دقت در‌انها را ندارد.

 

همين فقها در مسائل ديگر كه با شرايط فطري و ويژگيهاي شخصيتي زن مناسبت داشته، شهادت زن را هرچند تنها هم باشد پذيرفته اند مانند شهادت در رضاع، بكارت، بيوه بودن، حيض، ولادت و مسائل ديگري كه در زمان هاي گذشته شناخت آن منوط به زنان بوده است.

 

اين در حالي است كه از نظر فقها بر عدم قبول شهادت زنان در حدود و قصاص يك نظر اجتماعي نيست.چنانكه مذهب فقيه تابعي ، ”عطا“ مبني بر جايز بودن شهادت زنان در اينگونه موارد است.

 

در جماعه برخي اوقات و در جاهاي همچون استخرها يا مراسم عروسي و مكان هاي تجمع زنان جرم و جنايت هايي روي مي دهند كه فقط زنان شاهد آن هستند...در اينگونه موارد چنانچه كسي كشته، مجروح يا دچار نقص عضو گردد چه كسي شاهد است؟ اگر زناني در صحنه حضور داشته باشند و بر ماجرا گواهي دهند به خاطر زن بودن شهادتشان مورد توجه قرار نمي گيرد؟ مگر ممكن است در مجالس و تجمع هايي كه مرد وجود ندارد و شاهد صحنه نيست باز شهادت او پذيرفته شود؟!؟!

 

بنابراين اكثر فقها راي داده اند كه پذيرفتن شهادت زنان عادل و فهميده و قادر بر حفظ و انقا اخابر در اينگونه موارد جاي ترديد نيست.

 

علامه شيخ محمود شلوت شيخ سابق از هر نسبت به آيه مربوطه تعليق زيبايي دارد كه به خاطر جالب توجه بودن آن را نقل مي كنيم:

 

ذكر شهادت دو زن به جاي يك مرد در اين آيه مربوط به شهادتي نيست كه قاضي بدان قضاوت كند و حكم صادر نمايد. بلكه در مقام ارشاد و هدايت براي بكارگيري احتياط، اطمينان و محكم كاري در بين فروشنده و خريدار و يا وام دهنده و وام گيرنده هنگام عقد معامله است.چنانچه به صيغه ها و سياق جملات قبل از ان توجه كنيم به اين حقيقت دست مي يابيم:

 

اي كساني كه ايمان آورده ايد هرگاه به وامي تا زماني معين، با يكديگر معامله كرديد آن را بنويسيد و بايد نويسنده اش صورت معامله را بر اساس عدالت ميان شما ثبت كند. هيچ نويسنده اي به شكرانه ي آن كه خدا او را آموزش داده است نبايد از نوشتن خودداري كند

 

سپس به دنبال سياق و صيغه هايي كه همه بر اتخاذ روش مطمئن و محكم دلالت دارند مي فرمايد: پس مقام، مقام محكم كاري در حقوق طرفين است نه قضاوت و اين آيه اهل معامله را به مطمئن ترين روش و محكم تريم الگو راهنمايي مي كند تا از حفظ حقوق خود اطمينان حاصل نمايند.

 

اين آيه هرگز بر آن دلالت نمي كند كه شهادت يك زن يا زناني كه مرد در ميانشان حضور ندارد حق را ثابت نمي كند و قاضي بدان حكم نمي نمايد...زيرا مهمترين چيزي كه در مقام قضاوت مطلوب است دليل يا بينه است. علامه ابن القيم در تحقيقات خود افزوده است كه بينه در شرع از شهادت مهمتر و فراگيرتر است...هر چيزي كه حق را روشن و پرده از حقيقت بردارد بينه است و قاضي به وسيله ي آن قضاوت كرده و حكم صادر مي كند.در صورت اطمينان بنابر شهادت كافر هم حكم صادر مي نمايد...

 

اين كه در اين آيه شهادت دو زن مساوي شهادت يك مرد ذكر شده است بنابر ضعف عقلي و يا نقص انساني و يا متاثر از شخصيت زن نيست بلكه چنانكه استاد محمد عبده مي فرمايند: بدان خاطر است كه كار معاملاتي و ديگر داد و ستد ها معمولا كار زنانه نيست بنابراين حافظه ي آنان نسبت به آن ضعيف است.چنانكه حافظه و خاطره ي زنان در كارهاي تخصصي خود از حافظه و خاطره ي مردان قويتر است و انسان ها بنابر سرشت و طبيعت انساني خود بر كارهايي كه بدان مشغول هستند كنترل بيشتري دارند.

 

اين آيه به يكي از ويژگيهاي معمولي زنان دلالت مي كند و هنوز هم اكثر زنان طبق عادت خود در مجالس داد و ستد و قرض دادن و قرض گرفتن حضور نداشته و طبق سرشت و فطرت خود تمايل به حضور در بازار و معامله ندارند و اشتغال بعضي از زنان به اين امر هم منافي آن اصلي نيست كه مقتضي سرشت آنان است.پس چنانكه اين آيه اهل معامله را به روش محكم و مطمئن راهنمايي مي كند، اگر مجالس داد و ستد و وام دهي و وام گيري را اكثرا زنان تشكيل دهند، در صورت قوت حافظه و عدم فراموشي براي احتياط و محكم كاري بايد بر شهادت زنان تكيه كرد

Link to comment
Share on other sites

Join the conversation

You can post now and register later. If you have an account, sign in now to post with your account.

Guest
الرد على هذا الموضوع...

×   Pasted as rich text.   Paste as plain text instead

  Only 75 emoji are allowed.

×   Your link has been automatically embedded.   Display as a link instead

×   Your previous content has been restored.   Clear editor

×   You cannot paste images directly. Upload or insert images from URL.

Loading...
×
×
  • Create New...